|
کویریات(دنیای من بی بال) 
|
و روز اوّلت از شیرِ ناب می گردی تو رندی و پی جام شراب می گردی سه ساله ،جای دویدن ،شلوغ کردن ها میان واژه و صفحه ،کتاب می گردی و جای مشقِ الفبا،کلاس اوّل، تو برای قصّه پی اسم ناب می گردی و از جلو جلو رفتن چه لذّتی بردی بس است ببین شبیه عذاب می گردی خبر نداری اگر اتّفاق ها بدوند از این به بعد تو هاجر!سراب می گردی هنوز شب نشده تا ستاره ای بِکَنی کویر گرم و پُرِ التهاب می گردی و ناگهان فَوَران غزل غزل هایت خروش کرد و تو غرقِدر آب می گردی تو بین این همه واژه برای قافیه ها چرا مدام پی "انتخاب" می گردی؟؟ تمام عمر سکوت و تمام قافیه "خواب" ولی دوباره تو در آب و تاب می گردی... [ سه شنبه 91/3/30 ] [ 11:41 صبح ] [ rezvan ]
[ نظر ]
تو خود گفته ای ورنه من کیستم گرفتار ناسوتیان نیستم نهانی اگر قربتم داده ای هنر را عیانی چرا زیستم تعلل تعلل تعلل به کی؟ که فرشم، رگ و ریشه ام ریستم گر الماس و غرق خلا مانده ام کنون جز درون قلم چیستم نِِِشستن روا نیست بهر نظر مگر روی پلک ترم ایستم
پاورقی: درون قلم می تواند معنای گرافیت بدهد. رجوع شود به مباحث شیمی آلی. [ دوشنبه 91/3/22 ] [ 11:51 صبح ] [ rezvan ]
[ نظر ]
یادم هست مادر بزرگ می گفت وقتی گاب گابَچ (قاب قابک-همان ظرف اسباب بازی خودمان) هاش رو لب جو می شسته بابا بزرگ او را دیده و ... من اما هرچه فکر می کنم یادم نمی آید اسباب بازی هایم را کجا می شسته ام...! پ.ن:ببخشید این روزا نوشتنمان نمی آید.شعرمان نیز هم...فقط به جهت مطالعه ی شایسته ی 3 درس شیییییریییین آخر دین و زندگی 3 این یک قلم تراوش نمود از ته دل!!!
[ دوشنبه 91/3/1 ] [ 6:58 عصر ] [ rezvan ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ  |
| [قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |
